توضیحات
«رابینسون کروزو» دانیل دفو (۱۶۶۰-۱۷۳۱) پدر رمان انگلیسی را این بار با بازنویسی دینا مکفادن و ترجمه مجید عمیق برای نوجوانان میخوانید. قهرمان داستان زندگی مرفه خود در بریتانیا را برای مسافرت در دریاها رها میکند. پس از اینکه از یک کشتی شکستگی جان سالم به در میبرد، ۲۸ سال را در یک جزیره و اغلب به تنهایی به گذران زندگی میپردازدو… بریدهای از رمان: نام من رابینسون کروزوئه است. در سال ۱۶۹۲ میلادی در یکی از شهرهای انگلستان به نام یورک بهدنیا آمدم. من از سه فرزند خانواده، کوچکترین آنها بودم. بزرگترین برادرم سرباز بود و در جنگ با اسپانیا کشته شد. برادر وسطیام مثل آب خوردن ناپدید شد و خبری از او نشد که نشد. یک روز از خانه خارج شد و دیگر هرگز برنگشت. پدر و مادرم که دو فرزندشان را از دست داده بودند، دیگر حاضر نبودند مرا از دست بدهند. پدرم از من میخواست وکیل شوم و در خانه کنار آنها باشم. اما من شیفتهٔ ماجراجویی و سفر به سرزمینهای دوردست بودم. دلم میخواست یک دریانورد شوم. یک روز صبح، پدرم مرا صدا کرد تا به اتاقش بروم. او مردی آرام، سختگیر و بسیار تیزهوش بود. برای مدتی طولانی دربارهٔ رؤیاهای جوانی با من حرف زد. پدرم برای تأمین یک زندگی خوب و راحت برای خانوادهاش خیلی سختی کشیده بود. بنابراین من چگونه میتوانستم بهخاطر رؤیای سفرکردن به دریاهای دوردست به همهٔ این چیزها پشت پا بزنم؟
هنوز دیدگاهی داده نشده است